در دل دوران سینمای صامت، اثری خلق شد که ترکیبی نادر از کمدی، احساس و نقد اجتماعی را به نمایش گذاشت. داستان درباره ولگرد مهربانی است که دلباخته دختر گلفروش نابینایی میشود و برای کمک به او، وارد ماجراهایی تلخ و خندهدار میگردد. چارلی چاپلین با بازی، کارگردانی و موسیقیسازی در این فیلم، یکی از شاهکارهای تاریخ سینما را رقم زده که همچنان پس از دههها تأثیرگذار باقی مانده است. روایت بدون نیاز به دیالوگ، تنها با قدرت تصویر و حرکات، احساسات پیچیدهای از عشق، فداکاری و امید را منتقل میکند. تعادل فوقالعاده میان طنز و تراژدی، باعث شده این اثر نهتنها خندهدار، بلکه عمیقاً انساندوستانه باشد. پایانی بهیادماندنی و صحنههایی ماندگار، آن را به گوهری بیزوال در تاریخ هنر هفتم تبدیل کردهاند.