توماس وقتی که یک نوزاد بود توسط پدر و مادرش رها شد و نزد عمویش و یک پیرزن و پیرمرد ناتنی بزرگ شده است. آنها از شدت فقر خانوادگی، توماس را به یک سلاخخانه برای کار فرستادند. طی مدتی بعد عموی توماس کلانتر محل خود را به قتل میرساند و خود را جای کلانتر جا میزند...